آیا زمانی که روی مبل لم داده‌اید و هیچ کاری نمیکنید هم مغز کاری انجام میدهد؟ | تحقیقات جالب درمورد کارکرد مغز

محققان علوم اعصاب، مناطقی از مغز موسوم به شبکه حالت پیش فرض را شناسایی کرده‌اند که عملکرد آن شامل پرسه زدن ذهن و به یاد آوردن خاطرات و تصورات مربوط به آینده است و می تواند با برخی اختلالات مغز مرتبط باشد.

 آیا زمانی که روی مبل لم داده‌اید و هیچ کاری نمیکنید هم مغز کاری انجام میدهد؟ | تحقیقات جالب درمورد کارکرد مغز
کدخبر : 23952
پایگاه خبری تحلیلی پیشنهاد ویژه :

به گزارش از «وایرد» ، در زمان که شما بطور فعالانه کاری را انجام میدهید مثلا در باشگاه وزنه می‌زنید یا در یک امتحان سخت شرکت می‌کنید، بخشی از مغز که مسئول انجام آن کار است فعال میشود زمانی که نورون‌ها فعالیت الکتریکی خود را تشدید میکنند. اما آیا زمانی که روی مبل لم داده‌اید هم مغز کاری انجام میدهد؟محققان میگویند که جواب این سوال «مثبت» است.

مغز انسان، عضو مرکزی دستگاه عصبی انسان است که به همراه طناب نخاعی، دستگاه عصبی مرکزی را تشکیل می‌دهند. مغز، شامل مخ، ساقه مغز و مخچه است. این عضو، اکثر فعالیت‌های بدن، همچون پردازش، یکپارچه سازی و هماهنگ‌کردن اطلاعات دریافتی از اعضای حسی را کنترل کرده و با ارسال دستورالعمل‌هایی به سایر نقاط بدن، تصمیم‌سازی می‌کند. مغز در استخوان‌های جمجمه قرار داشته و توسط آن‌ها محافظت می‌شود

مغز.

مخ، بزرگترین بخش از مغز انسان بوده و شامل دو نیمکره است. هستهٔ داخلی هر نیم‌کره از ماده سفید و سطح خارجی — قشر مغز — از ماده خاکستری تشکیل شده‌است. قشر مغز دارای لایه‌ای خارجی به نام نئوکورتکس و لایه‌ای داخلی به نام آلوکورتکس است. نئوکورتکس از شِش لایه نورونی تشکیل شده در حالی که آلوکورتکس، سه یا چهار لایه نورونی دارد. هر نیم‌کره به‌طور قراردادی به چهار لوب پیشانی، گیجگاهی، آهیانه، پس‌سر تقسیم شده که به وسیله چین خوردگی‌های عمیقی از یکدیگر جدا شده‌اند. لوب پیشانی، جایگاه عملکردهای اجرایی همچون خود-کنترلی، برنامه‌ریزی، استدلال و تفکر مجرد است در حالی که لوب پس‌سری به بینایی اختصاص داده شده‌است. در داخل هر لوب، نواحی قشری دارای مناطق عملکردی به‌خصوصی چون حسی، حرکتی و ارتباطی است. گرچه نیم‌کره‌های چپ و راست شباهت گسترده‌ای از نظر شکل و عملکرد با یکدیگر دارند، اما برخی از این عملکردها مرتبط با یک سمت اند، همچون زبان که به نیم‌کره چپ و توانایی تصور بصری-فضایی که به نیم‌کره راست مغز مرتبط اند. نیم‌کره‌ها توسط نوارهای عصبی رابط به هم متصل می‌شوند، بزرگترین این نوارها، جسم پینه‌ای است.

مغز دارای سه فرایند محافظتی به نام‌های جمجمه، مایع مغزی-نخاعی و سد خونی-مغزی است. جمجمه، مغز را از آسیب‌های احتمالی حفظ می‌کند، مایع مغزی-نخاعی، مغز را در استخوان جمجمه ثابت نگه می‌دارد و سد خونی-مغزی دارای مویرگ‌های پیوسته بوده و مغز را از جریان عمومی خون جدا می‌کند. با این حال، مغز هنوز هم در معرض آسیب، بیماری و عفونت قرار دارد. آسیب ممکن است توسط تروما یا فقدان تغذیه خونی ناشی از سکته باشد. مغز نسبت به اختلالات زوال آسیب‌پذیر است، این اختلالات شامل بیماری آلزایمر، MS و HAND می‌شود. تصور بر این است که بسیاری از بیماری‌های روانی مانند اسکیزوفرنی و افسردگی بالینی با بدعملکردی‌های مغزی مرتبط باشد. همچنین ممکن است مغز، محل تومورهای خوش‌خیم و بدخیم شود که عمدهٔ این تومورها از متاستاز سایر نقاط بدن ایجاد می‌گردد.

مطالعه کالبدشناسی مغز را نوروآناتومی و مطالعه عملکردهای مغزی را علوم اعصاب می‌نامند. فنون مختلفی جهت مطالعه مغز به کار می‌روند. به‌طور سنتی، ساختار مغزی دیگر جانوران بررسی و مطالعات میکروسکوپی بر روی آن‌ها صورت می‌گیرد. این روش بررسی غالباً بر روی جانورانی با ساختاری نزدیک به انسان مانند انسان‌سانان انجام و با فرایندهای مشابه در انسان مقایسه می‌شود. همچنین فناوری‌های تصویربرداری پزشکی چون تصویربرداری عصبی کارکردی و نوار مغزی (EEG) در مطالعه مغز نقش مهمی را ایفا می‌کنند. تاریخچه پزشکی افراد دچار آسیب مغزی، باعث شده‌است که بینش ما نسبت به عملکرد هر بخش از مغز افزایش یابد. تحقیقات روی مغز طی زمان پیشرفت کرده و مراحلِ فلسفی، آزمایشی و نظری را پشت سر نهاده‌است. یکی از این مراحل نوظهور، شبیه‌سازی فعالیت‌های مغزی است.

مغز

فلسفه ذهن برای قرن‌ها تلاش کرده تا مسئلهٔ طبیعتِ خودآگاهی و مسئلهٔ ذهن و بدن را حل کند. شبه‌علمی به نام فرنولوژی تلاش کرد تا در قرن نوزدهم میلادی، ویژگی‌های شخصیتی را در نواحی از قشر مغزی موضع‌سازی کند. در داستان‌های علمی-تخیلی، پیوند مغز در قالب افسانه‌هایی چون مغزِ دونووان (۱۹۴۲ میلادی) به تصویر کشیده شده‌است.

در دو دهه گذشته محققان چیزی را تعریف کرده‌اند که به عنوان شبکه حالت پیش‌فرض شناخته میشود و مجموعه‌ای از نواحی ظاهرا نامرتبط مغز است که زمانی که کار زیادی نمی‌کنید فعال میشوند. کشف این شبکه بینش‌های تازه‌ای به درون چگونگی کارکرد مغز در بیرون از وظایف شناخته شده ارائه داده و همچنین موجب تحقیقاتی درباره نقش شبکه‌های مغز – نه تنها مناطق مغز – در مدیریت تجارب درونی ما شده است.

در اواخر قرن بیستم دانشمندان علوم اعصاب شروع به استفاده از تکنیک‌های جدید برای تصویربرداری از مغز افراد حین انجام وظایف در دستگاههای تصویربرداری کردند. همانطور که انتظار میرفت ، فعالیت در برخی مناطق مشخص از مغز در زمان انجام وظایف تشدید شد و آنچه موجب شگفتی محققان شد این بود که فعالیت در مناطق دیگر مغز بطور همزمان کاهش یافت.چنین به نظر رسید که این مناطق زمانی که فرد هیچ کاری نمیکرد فعال بودند و زمانی که مغز فرد میخواست روی یک کار بیرونی تمرکز کند آنها خاموش شدند.

مغز

محققان این مناطق را «وظیفه منفی» (task negative) نامگذاری کردند و مشخص کردند که این مناطق نقش مهمی در استراحت مغز دارند. تحقیقات بعدی به شناسایی «عملکرد حالت پیش فرض مغز» منجر شد و محققان را به این فکر واداشت که در فقدان یک وظیفه با تمرکز خارجی، مغز چه می‌کند. هر گونه سوء عملکرد در حالت پیش فرض به عنوان یک ویژگی بالقوه برای هرگونه نقص یا اختلال نورولوژیک و روانی (psychiatric ) از جمله افسردگی ، شیزوفرنی و ‌آلزایمر در نظر گرفته شد.

از آن زمان تا کنون موجی از تحقیقات درباره حالت پیش فرض موجب پیچیدگی در فهم و شناخت اولیه از آن شده است. دانشمندان علوم عصبی در این مدت همچنین چند مورد دیگر از شبکه‌های مجزا را شناسایی کرده‌اند که هر کدام از آنها ظاهرا نواحی مختلفی از مغز را فعال میکنند. این نواحی فعال شده بطور مستقل عمل نمیکنند بلکه با هم هماهنگ میشوند.

بنا بر تحقیقات ، تاثیرات شبکه حالت پیش فرض مغز شامل پرسه زدن ذهن و به یاد آوردن خاطرات و تصورات مربوط به آینده میشود. محققان همچنین در حال بررسی این مساله بوده اند که آیا اختلالات ذهنی مانند افسردگی میتواند ارتباطی با مشکلاتی در شبکه حالت پیش فرض داشته باشد که تا کنون نتیجه مشخص و قطعی در پی نداشته است./ایرنا

 

 

 

آیا این خبر مفید بود؟
ارسال نظر: