مهتاب کرامتی | حواشی سلبریتی
مهتاب کرامتی دست به دامان دعانویس شد! | فالگیر چه بر سر مهتاب کرامتی آورد؟
مهتاب کرامتی عکسی در فضای مجازی به اشتراک گذاشت که حاشیه های بسیاری برای این بازیگر در فضایمجازی به راه انداخت.
کرامتی متولد ۲۵ مهر ماه سال ۱۳۴۲ در تهران است. از کودکی به بازیگری دلبستگی داشت و همراه خواهر بزرگترش به بازی و تمرین در خانه میپرداختهاست. نمایشهای آن دو بر پایهٔ کتابهایی بوده که میخواندند.
وی در این باره میگوید : … که بیشتر شبیه یک بازی بود، برایم به صورت یک خاطره خوش باقی ماندهاست. ولی کار خیلی جالبی که میکردیم این بود که هر بار شخصیتهای نمایشها را جابهجا میکردیم. یعنی هر بار که نمایشی را دوبار اجرا میکردیم، جای شخصیتها را با هم عوض کرده و هر دوی ما هر دو نقش را بازی میکردیم. این کار تجربهٔ خیلی لذتبخش و خوبی بود.»
آن زمان که ما میخواستیم به کلاس بازیگری برویم باید با خانوادههایمان میجنگیدیم تا به ما اجازه رفتن به این دورهها را بدهند. خانواده خود من به هیچ عنوان راضی نبودند من بازیگر شوم. نگاه خانوادهها به سینما طور دیگری بود.
به خاطر مأموریت پدرش یحیی کرامتی، چند سالی را در محلهٔ گلسار رشت زیست. در دوران مدرسه نیز به تئاتر دانشآموزی روی آورد. از پانزدهسالگی به خاطر قد بلندش به عنوان مراقب امتحان کار کرد و از این راه و تدریس خصوصی درآمد داشت. پس از پایان دبیرستان در سال ۱۳۶۸ به تحصیل در رشتهٔ میکروبیولوژی در یکی از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی پرداخت. در سال دوم دانشگاه با تماشای فیلم هامون به سینما علاقهمند شد.
او پیشینهٔ عضویت در ارکستر سمفونیک تهران دارد، نخستین بار در ۱۶ دی ۱۳۸۵ دکلمهٔ سمفونی «پیامبر اعظم» ساختهٔ شاهین فرهت را اجرا نمود.
او صاحب یک مزون لباس در منطقهٔ غرب تهران است که از سال ۱۳۷۳ فعالیت دارد و برای یکی از برندهای معروف، به طراحی و تولید لباس میپردازد.
پس از زلزلهٔ ۵ دی ۱۳۸۲ بم به بشردوستی و امور خیریه روی آورده و در ۹ دی ۱۳۸۲، از جمله هنرمندانی بود که در همایشی خیریه برای زلزلهزدگان بم شرکت داشت. به مطالعه کتاب دلبستگی دارد، در نمایشگاه کتاب فرانکفورت ۲۰۱۶ شرکت نمود و خود به نشر کتاب و حمایت از آثار میپردازد.
مهتاب کرامتی با بابک ریاحی پور ازدواج کرد . متاسفانه انتهای ماجرای ازدواج مهتاب کرامتی و بابک ریاحی پور پس از بچه دار شدن ، به طلاق ختم می شود. او از همسرش جدا شده و در حال حاضر با دخترش به تنهایی زندگی می کند. آنها علت طلاق را بخاطر ازدواج در سن پایین می دانند و همین که هردوی آنها در تجربه های کاریشان بزرگتر شدند ، خود را با یکدیگر هم مسیر ندیدند و تصمیم به جدایی گرفتند. به گفته ی خودشان تا الان از احوال یکدیگر با خبرند ولی مسیر زندگی و سرنوشت بود که آنها را از هم جدا کرد.