سن بازنشستگی | شرایط بازنشستگی
امید به زندگی معیار افزایش سن بازنشستگی شد؟ | چالش جدید سن بازنشستگی برای بیمه شدگان
رئیس سازمان تأمین اجتماعی در یکی از مصاحبههای اخیرش اصلاح سن بازنشستگی و تغییر مبنای محاسبهی مستمری را اجتنابناپذیر و آنها را بخشی از بسته اصلاحی صندوقها دانسته است.
سازمان تامین اجتماعی، به منظور تحقق عدالت در میان بیمه شدگان، سن بازنشستگی خاصی را برای مردان و زنان در زمان بازنشستگی ، تعیین کرده است. حداکثر سن بازنشستگی تامین اجتماعی در حال حاضر، برای زنان، 55 سال و برای مردان، 60 سال می باشد؛ اما سن بازنشستگی، می تواند در شرایط خاصی تغییر کند.به طور کلی، سن بازنشستگی ، می تواند با توجه به شرایط شغلی فرد متفاوت باشد. به دلیل اهمیت سن و زمان بازنشستگی تامین اجتماعی برای کلیه مشاغل، به آخرین اخبار از سن بازنشستگی می پردازیم.
عضو سابق هیأت امنای تامین اجتماعی گفت: مسلما دهها روش برای خروج سازمان از بحران وجود دارد؛ مهمترین روش این است که ضریب پشتیبانی سازمان را روز به روز افزایش دهیم. این ضریب در حال حاضر بین ۴ تا ۵ است اما باید به نقطه سربه سر برسد، به این صورت که ضریب پشتیبانی ۶ به یک شود، یعنی یک بازنشسته در ازای شش شاغل.
رئیس سازمان تأمین اجتماعی در یکی از مصاحبههای اخیرش اصلاح سن بازنشستگی و تغییر مبنای محاسبهی مستمری را اجتنابناپذیر و آنها را بخشی از بسته اصلاحی صندوقها دانسته است. اکبر شوکت (فعال کارگری و عضو سابق هیأت امنای تامین اجتماعی) در واکنش به این اظهارات گفت: گرفتنِ چنین تصمیماتی نشانهی ناتوانی مدیران سازمان است. البته قبلتر هم این روال حاکم بوده است. معتقدم وقتی به آدمهای توانمند توجه نمیشود و وقتی به سه جانبهگرایی و استفاده از نظرات شرکای اجتماعی بهایی داده نمیشود، راحتترین روش را انتخاب میکنیم و راحتترین روش، کم گذاشتن برای مردم است.
عضو سابق هیأت امنای تأمین اجتماعی ادامه داد: در طول سالها از سوی افراد صاحبنظر در این حوزه راهکارهای بسیاری برای حل این مشکلات ارائه شده اما امروز تمام این راهکارها کنار گذاشته شده و به جای حل ریشهای مشکلات راهکاری چون افزایش سن بازنشستگی مورد توجه قرار میگیرد!
شوکت معیار افزایش سن امید به زندگی را واهی دانست و گفت: مگر برای کارگران چه اتفاقی افتاده که عدهای میگویند امید به زندگی بالا رفته است؟! بررسیها نشان میدهد حقوق دریافتی کارگران یک سوم خط فقر رسمی است، آیا کارگران رفاه مناسبی دارند و یا زمانِ کافی برای حضور در خانواده و تفریح دارند که عدهای تأکید دارند سن امید به زندگی بالا رفته است؟ با کدام معیار میگویند امید به زندگی بالا رفته است؟ امروز سرانه مصرف گوشت نسبت به بیست سال گذشته کاهش ۹۰درصدی داشته و کارگران به طور میانگین ۳ تا ۴ کیلو گوشت مصرف میکنند.
وی با تاکید بر اینکه نباید چشمها را بر واقعیتها بست، گفت: اینکه درمان مستقیم کفاف نیازها را نمیدهد و کارگران و بازنشستگان مجبورند به بیمههای تکمیلی روی بیاورند خود مشکل دیگری است. همهی اینها نشان میدهد کارگران و بازنشستگان از رفاهیات برخوردار نیستند. پس نمیتوان با قاطعیت از افزایش سن امید به زندگی صحبت کرد.
شوکت با انتقاد از سیاست روسای تامین اجتماعی گفت: احتمالا آنها اطرافیان خود را معیار قرار میدهند؛ متاسفانه مدیران دغدغهی کارگران را درک نمیکنند چراکه خودشان از زندگی و رفاه خوبی بهرهمند هستند.
عضو سابق هیأت امنای تأمین اجتماعی تاکید کرد: مسلما دهها روش برای خروج سازمان از این وضعیت وجود دارد؛ مهمترین روش این است که ضریب پشتیبانی سازمان را روز به روز افزایش دهیم. این ضریب در حال حاضر بین ۴ تا ۵ است اما باید به نقطه سربه سر برسد، به این صورت که ضریب پشتیبانی ۶ به یک شود، یعنی یک بازنشسته در ازای شش شاغل.
وی ادامه داد: برای رسیدن به این نقطه باید هم تبلیغات درستی انجام داد و هم بسته پیشنهادی در اختیار مردم و دولت قرار داد. به طور مثال میشود بخشی از یارانهها را به بیمه شدن زنان خانهدار اختصاص داد. یا مثلا میتوان به سمت پیاده کردنِ بیمه فراگیر ایرانیان رفت؛ این موضوع سالها در معاونت رفاه مطرح شده اما به نتیجه نرسیده است.
شوکت گفت: امروز معاونت رفاه رها شده و هیچ اظهارنظری در حوزه تامین اجتماعی ندارد و جالب اینکه دبیری هیأت امنای سازمان تامین اجتماعی از معاونت رفاه به معاونت اقتصادی منتقل شده است. یعنی مرکز تفکرات ما از مسائل اجتماعی خارج و به سمت مسائل اقتصادی چرخیده است.
عضو سابق هیأت امنای تأمین اجتماعی تاکید کرد: اندیشمندان این حوزه باید راهکار خود را ارائه بدهند؛ با توجه به شرایط موجود، ضریب پشتیبانی را باید بهبود ببخشیم. افزایش سن بازنشستگی ظلم در حق کارگران است.
وی به بازنشستگیِ پیش از موعد مشاغل سخت و زیانآور اشاره کرد و گفت: طبق قانون، کارفرما ظرف دو سال باید محیط کار را از آلودگی خارج و آن را ایمن کند؛ یعنی باید ظرف دو سال شغل را از سخت و زیان اوری خارج کند اما این قانون اجرایی نمیشود. وقتی به چنین قانونی توجه نمیشود اولین ضربه را کارگر و بعد تامین اجتماعی میخورد. هیچ کارگری تمایل به کار در محیط سخت و زیانآور ندارد چراکه این کارگران دچار مشکلات بسیاری میشوند.
شوکت بیان کرد: اینکه دائم به بازنشسته شدنِ افراد در سن ۴۰ سالگی اعتراض میکنند منصفانه نیست؛ این افراد معمولا بعد از بیست سال کار دچار فرسودگی میشوند و با بیماریهای بسیاری دست و پنجه نرم میکنند.
عضو سابق هیأت امنای تأمین اجتماعی تاکید کرد: باید به دنبال حذف و اصلاح مشاغل سخت و زیانآور باشیم نه اینکه برای کاهش بازنشستگی پیش از موعد معافیت بازنشستگی را از ۱۰ سال به ۵ سال کاهش دهیم! شغلی که باعث ایجاد سرطان بین مردم میشود به چه دردی میخورد؟
وی با بیان یک مثال گفت: دستگاههای مورد نیاز ما برای صنعت فرش از کشور آلمان وارد میشود و بعد ما فرش را تولید میکنیم و به آلمان میفرستیم! آیا آنها نمیتوانستند خودشان فرش تولید کنند؟ چرا، اما ترجیح آنها حذفِ مشاغلی است که به کارگر آسیب میزند. این مشاغل علاوه بر اینکه سبب از دست رفتنِ سرمایهی انسانی میشود بعدها دهها هزینه روی دست دولت و سازمان بیمهگر میگذارد.
شوکت با اشاره به صحبتهای اخیر رئیس سازمان تأمین اجتماعی و تاکید بر زدودنِ شرایط سخت و زیانآور از محیطهای کار گفت: من در عمل چنین چیزی ندیدم؛ اگر این برنامه مدنظر است باید به دنبال شناسایی کامل مشاغل سخت و زیانآور و ارائهی بسته جامع برای حل مسئله باشد اما تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است.
عضو سابق هیأت امنای تأمین اجتماعی تصریح کرد: کارگر مشاغل سخت و زیانآور نباید روزانه بیش از ۴ ساعت کار کند و طبق قانون باید بیستساله بازنشست شود تا آسیب کمتری ببین. همانطور که گفتم کار در این مشاغل در ابتدا به کارگر و بعد به تامین اجتماعی آسیب میزند.
شوکت گفت: تا جایی که ما از برنامههای سازمان تامین اجتماعی خبر داریم آنها به دنبال حل ریشهای این مسائل نیستند. هدفشان کاهش مشاغل سخت و زیانآور نیست بلکه هدف آنها کاهش معافیتهای این مشاغل است.
وی گفت: تاکید ما این است که مسئله را حل کنند نه اینکه صورت مسئله را پاک کنند. تصمیمی که سازمان در پیش گرفته در واقع پاک کردنِ صورت مسئله است. معتقدم هر مدیری که به جای حل مسئله به دنبال پاک کردن صورت مسئله باشد، ناتوان است. این تصمیماتِ غیرکارشناسانه مصداق ظلم به اقشار ضعیف جامعه است.
به برکت تامین اجتماعی امید به زندگی در جوانان کم شده و در افراد مسن زیاد شده فقط بخاطر ترس از مردن و آخر عاقبت فرزندان واطرافیانشون نه چیز دیگه