قاتل سریالی بعد از قتل پدرش اعتراف کرد! | 18 قتل فقط با چاقو آشپزخانه!! | کی باورش میشد دختر 20 ساله قاتل سریالی این شهر باشه!

قاتل سریالی بعد از قتل پدرش اعتراف کرد! | 18 قتل فقط با چاقو آشپزخانه!! | کی باورش میشد دختر 20 ساله قاتل سریالی این شهر باشه!
کدخبر : 19880
پایگاه خبری تحلیلی پیشنهاد ویژه :

دختری که با ۱۸ ضربه پدرش را کشت گفت: مرتب ما را آزار می‌داد. بعد از اینکه دیپلم گرفتم، نگذاشت دانشگاه شرکت کنم. حتی نمی‌گذاشت سرکار بروم. مادرم زن مظلومی است. پدرم مرتب به مادرم و من و برادرم فحاشی می‌کرد.

۲ شهریور ماه حدود ساعت ۸ شب گزارشی مبنی بر یک فقره قتل در خیابان «تهرانپارس» به پلیس آگاهی اطلاع داده شد. در بررسی‌های بیشتر مشخص شد همسر مقتول دقایقی قبل از ارتکاب جنایت خانه را ترک کرده است. بنابراین ماموران برای تحقیقات بیشتر سه عضو خانواده مقتول را به اداره آگاهی بردند. در این میان موضوعی که برای ماموران و بازپرس جنایی عجیب به نظر می‌رسید، این بود که دختر مقتول حین رفتن به اداره آگاهی هیچ ناراحتی نسبت به مرگ پدرش از خود نشان نمی‌داد و فقط نگران گربه‌هایش که در خانه تنها می‌ماندند، بود.

دختر مقتول در تحقیقات به بازپرس جنایی گفت: «آن روز به همراه برادر معلول و پدرم در خانه تنها بودیم که ناگهان یک مرد درشت هیکل و نقاب‌داری از پشت بام وارد حیاط و خانه ما شد. او در لحظات اولیه با تهدید قتل برادرم مدعی شد، ساکت شویم و فریاد نزنیم. مرد نقاب‌دار ابتدا چاقوی خود را از جیبش بیرون آورد و سپس به ‌سمت پدرم که جلوی تلویزیون خوابش برده بود، رفت و با خونسردی و خنده‌های عصبی، ضربات چاقو را بی‌امان به دست و پهلوی پدرم وارد کرد. پس از ارتکاب جنایت، او دستکش‌های خود را که خونی شده بود، عوض کرد و روی مبل نشست و گفت با پدرم به دلایل شخصی در توییتر مشاجره پیدا کرده و به همین دلیل تصمیم گرفته او را جلوی چشمان فرزندانش زجر‌کش کند. سپس قاتل از همان مسیری که آمده بود، فرار کرد.» 

قتل

پس از اظهارات عجیب این دختر، ماموران همسر مقتول را مورد بازجویی قرار دادند. او هم در اعترافات خود عنوان کرد: «طبق روال روزانه، همسرم از سر کار بازگشت. من نیز برایش ناهار، چای و هندوانه آماده کردم. مشغول تمیز کردن آشپزخانه بودم که ناگهان دخترم از من درخواست کرد برای گربه‌هایش، گردن مرغ تهیه کنم. به‌ همین‌ خاطر از خانه بیرون رفتم. پس از اینکه به خانه بازگشتم، دخترم هراسان به‌ سمت من آمد و مدعی شد مرد ناشناس و چهارشانه‌ای پدرش را به قتل رسانده و متواری شده است. من با همسرم گاهی اوقات به‌ دلیل مشکلات مالی درگیری داشتم، اما انگیزه‌ای برای ارتکاب قتل او نداشتم.» و اما اعترافات ضد و نقیض دختر مقتول ادامه داشت تا اینکه روز پنجم شهریور ماه پسر معلول خانواده پرده از این جنایت برداشت و به ماموران گفت که خواهرش مرتکب قتل پدرشان شده است.

حالا او را از بازداشت می‌آورند. ۲۲ سال دارد. چهره‌اش معصوم جلوه می‌کند. انگار نه انگار که مرتکب قتل پدرش شده است و از اینکه دست به این جنایت زده ناراحت به نظر نمی‌رسد. او در مورد روز حادثه و انگیزه‌اش به می‌گوید: «چند هفته قبل از قتل به این فکر می‌کردم که پدرمان را بکشم. راننده بود و مسافرکشی می‌کرد. مرتب ما را آزار می‌داد. بعد از اینکه دیپلم گرفتم، نگذاشت دانشگاه شرکت کنم. حتی نمی‌گذاشت سرکار بروم. مادرم زن مظلومی است. پدرم مرتب به مادرم و من و برادرم فحاشی می‌کرد. برادرم ۲۰ سال دارد و معلول جسمی است. روی ویلچر می‌نشیند. پزشک برادرم می‌گفت اگر او کاردرمانی شود وضعیت جسمانی‌اش بهبود پیدا می‌کند. من هر روز آب شدن برادرم را جلوی چشمانم می‌دیدم. می‌دیدم که باید دوا و درمان شود، اما پدرم عین خیالش نبود. او فقط فکر خودش بود. پولدار نبودیم، ولی پدرم به ما همان مبلغی هم که داشت، نمی‌داد. مثلا میوه می‌خرید و می‌رفت پشت‌بام تنهایی می‌خورد. غذا تهیه می‌کرد و تنهایی روی پشت‌بام می‌خورد، بعد پایین می‌آمد. مرتب با ما دعوا می‌کرد. صدای دعواهای ما را کل همسایه‌ها می‌شنیدند. از این وضعیت خسته شده بودم. چند بار خواستم خودم را بکشم، اما به خاطر برادر و مادرم این کار را انجام ندادم.

آنها غیر از من کسی را نداشتند. این‌طوری تنهاتر از همیشه می‌شدند. به همین جهت تصمیم گرفتم عامل اصلی بدبختی‌های‌مان را بکشم. تا اینکه روز حادثه پدرم کمی زودتر به خانه آمد. مادرم مشغول کار خانه بود که از او خواستم به مغازه‌ای برود و برای گربه‌هایم غذا تهیه کند. مادرم که از خانه بیرون رفت دو چاقو از آشپزخانه برداشتم و دیگر نفهمیدم چه شد. پدرم جلوی تلویزیون خوابیده بود. به سمتش رفتم و چاقو را به چند ناحیه از بدن او فرو کردم. از آن لحظه هیچی یادم نمی‌آید. فکر می‌کنم سه، چهار ضربه با چاقو به بدن پدرم وارد کردم، اما ماموران به من می‌گویند که ۱۸ ضربه چاقو به بدن پدرت زدی!»

قتل

این دختر جوان توضیح می‌دهد که پس از قتل با خانواده پدری‌اش تماس گرفته و گفته فردی غریبه به خانه آنها آمده و پدرشان را به قتل رسانده است.

بازپرس پرونده در ادامه توضیح می‌دهد: «این قتل در محله تهرانپارس اتفاق افتاده است. روز حادثه وقتی برای بررسی صحنه جرم به خانه آنها رفتیم، دیدیم دختر و پسر مقتول در خانه تنها بودند و مادرشان هم برای خرید از خانه خارج شده بود. دختر و پسر مقتول گفتند که ‌مردی وارد خانه آنها شده و با چاقو آنها را تهدید کرده و سپس سراغ پدرشان رفته و به او گفته دیدی بالاخره آمدم! سپس با چاقو به پدرشان حمله کرده و او را به قتل رسانده و متواری شده است! دختر مقتول دو تا از انگشتان دستش زخمی شده بود. وقتی از او پرسیدیم این زخم‌ها چیست؟ گفت وقتی خواسته از پدرش دفاع کند آن مرد او را با چاقو زده است! همه‌ چیز عجیب به نظر می‌رسید! حتی موقع انتقال‌شان به آگاهی واکنش این دختر برای‌مان خیلی عجیب بود. فقط نگران گربه‌هایش بود که بی‌غذا نمانند و اصلا مرگ پدرشان برایش مهم نبود. او در اعترافات اولیه خود مرتب عنوان می‌کرد که پدرش در توییتر با فردی اختلاف داشته و به او فحاشی می‌کرده. می‌گفت او بوده که پدرش را به قتل رسانده، اما در نهایت با اظهارات پسر مقتول، دختر جوان هم به جرم خود اعتراف کرد.»

علی ولیپورگودرزی، رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ نیز در مورد جزییات این پرونده به «اعتماد» می‌گوید: «پنجشنبه دوم شهریور ماه ماموران کلانتری ۱۲۶ تهرانپارس مرگ مشکوک مردی میانسال را در خانه‌ای در خیابان خبازی به اداره دهم پلیس آگاهی گزارش کردند. با اعلام این خبر، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات میدانی را آغاز کردند. تیم جنایی به‌ محض ورود به خانه مورد نظر با جسد خون‌آلود مردی حدودا ۵۰ساله با شلوار جین مواجه شدند که از ناحیه پهلو و دست هدف ضربات متعدد چاقو قرار گرفته و به قتل رسیده بود. در بررسی‌های اولیه نیز مشخص شد دختر ۲۲ساله و پسر ۲۰ساله مقتول که معلولیت جسمانی دارد، لحظه ارتکاب جنایت در خانه حضور داشتند. بدین ‌ترتیب دختر مقتول هدف تحقیق قرار گرفت و در اظهاراتی ضدونقیض گفت با برادر معلول و پدرش در خانه بودند که ناگهان مرد درشت‌هیکل و نقاب‌داری از پشت‌بام وارد حیاط و از درب پشتی که به اتاق خواب او راه دارد وارد خانه شده است. مرد نقاب‌دار در لحظات اولیه آن دو را تهدید کرده! او ابتدا چاقو را از جیبش بیرون آورده و سپس به ‌سمت مقتول که جلوی تلویزیون خوابش برده، رفته و با خونسردی و خنده‌های عصبی، ضربات چاقو را بی‌امان به دست و پهلوی پدرش وارد کرده! پس از ارتکاب جنایت او دستکش‌های خود را که خونی شده بود، عوض کرده و روی مبل نشسته و گفته با پدر آنها به دلایل شخصی در توییتر مشاجره پیدا کرده و به همین دلیل تصمیم گرفته او را جلوی چشمان فرزندانش زجر‌کش کند. سپس قاتل از همان مسیری که آمده بود، فرار کرده است! دختر مقتول ابتدا این حادثه را به عموهایش و سپس به اورژانس اطلاع داده. او گفت در این درگیری جلوی قاتل و پدرش ایستاده تا پدرش را نجات بدهد اما انگشتان دستش، هدف ضربات چاقو قرار گرفته. دختر مقتول عنوان کرد که آثار چنگ و کبودی که روی دستانش وجود دارد کار گربه‌هایش است و ربطی به این درگیری ندارد.»

رییس پلیس آگاهی پایتخت درباره نکات مبهم پرونده توضیح می‌دهد: «تحقیقات ابتدایی کارآگاهان اداره دهم حکایت از آن داشت که مقتول راننده تاکسی بوده و با تلفن‌ همراهش ماجرای اختلاف خود را از ۲ ماه قبل در توییتر منتشر کرده و مدعی شده بود که جانش از سوی فرد ناشناسی در خطر است و حتی تهدید به قتل شده، اما بررسی‌های بیشتر مشخص کرد بعضی از زخم‌های سطحی پهلوی مقتول کار یک زن بوده است. همچنین آثار خون و ضربات چاقویی که روی دستان دختر مقتول مشهود بود، نشان می‌داد که ضربات روی دست او، دفاعی نبوده است. فرش خانه غرق در خون بود و ردپای قاتل در سرامیک سالن پذیرایی، فرش اتاق خواب، موزاییک‌های حیاط و پشت‌بام وجود نداشت. بازپرس جنایی در ادامه متوجه شد همسر مقتول دقایقی قبل از ارتکاب جنایت خانه را ترک کرده است! مقتول با توجه به اضافه‌وزنی که داشت با شلوار جین جلوی تلویزیون با صدای بسیار بلند، خوابیده بود! در جریان این نکات مبهم و عجیب نیز یکی از همسایه‌ها مدعی شده بود مقتول با همسر و دخترش در چند ماه گذشته مدام مشاجره داشتند. در تحقیقات بیشتر همسر مقتول هدف بازجویی قرار گرفت و گفت طبق روال روزانه، همسرش از سر کار بازگشته و او نیز برایش ناهار، چای و هندوانه آماده کرده. مشغول تمیز کردن آشپزخانه بوده که ناگهان دخترش از او درخواست کرده برای گربه‌هایش، گردن مرغ تهیه کند. به‌ همین‌ خاطر از خانه بیرون رفته. پس از اینکه به خانه بازگشته، دخترش هراسان به ‌سمت او آمده و مدعی شده مرد ناشناس و چهارشانه‌ای پدرش را به قتل رسانده و متواری شده است. همسر مقتول گفت که با شوهرش گاهی اوقات به‌ دلیل مشکلات مالی درگیری داشته، اما انگیزه‌ای برای ارتکاب قتل او نداشته است.»

گودرزی می‌گوید: «تحقیقات بیشتر مشخص کرد، مقتول در خانه ورثه‌ای پدرش سکونت داشته و طبقه بالای خانه را به مرد جوان چهارشانه‌ای به ‌نام بیژن اجاره داده است. کارآگاهان در ادامه، دوربین‌های مداربسته اطراف خانه را هدف بازبینی قرار دادند اما هیچ تردد مشکوکی را مشاهده نکردند. همین کافی بود تا فرضیه قتل مرد میانسال توسط فرد ناشناس با انگیزه مشاجره در توییتر کمرنگ شود. بدین ‌ترتیب دختر مقتول که این ادعای عجیب را به ‌زبان آورده بود، بازداشت شد. او که در جریان تحقیقات قصد داشت تیم جنایی را گمراه کند، پس از مواجهه با شواهد و مدارک موجود پس از چندین ساعت بازجویی، لب به اعتراف گشود و گفت که پدرش توسط بیژن که در طبقه بالای خانه آنها سکونت دارد به قتل رسیده است. پدرش قصد داشته خانه را بفروشد به‌ خاطر همین با بیژن اختلاف پیدا کرده بود! روز حادثه بیژن از پنجره خانه‌اش به حیاط آنها پریده و سپس با چاقویی که در دست داشته به اتاق او آمده و با تهدید اینکه اگر شکایت کند برادر معلولش را به قتل می‌رساند با انگیزه انتقام‌گیری به ‌سمت پدرش رفته و او را به قتل رسانده است. دختر مقتول اظهار کرد که از تهدید‌های بیژن بسیار ترسیده بوده و با طراحی یک سناریوی دروغین سعی کرده او را در این جنایت بی‌گناه جلوه دهد تا در آینده سراغ او و برادرش نیاید. پس از دریافت این اطلاعات مهم، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با دستور بازپرس پرونده مخفیگاه بیژن را در جنوب شرق تهران شناسایی و سپس او را در یک عملیات غافلگیرانه بازداشت کردند. متهم در تحقیقات ابتدایی منکر ارتکاب قتل مرد میانسال شد و گفت دختر جوان به‌ دلیل اینکه از اختلاف من و پدرش خبر داشته به ‌دروغ گفته است که من مرتکب جنایت شدم.

تحقیقات ادامه داشت تا اینکه صبح یکشنبه پنجم شهریور‌ ماه، پسر معلول مقتول در پلیس آگاهی از راز این جنایت هولناک رازگشایی کرد و گفت خواهر و پدرش با همدیگر بسیار اختلاف داشتند. حتی ۲ روز قبل خواهرش تهدید کرده که پدرشان را به قتل می‌رساند تا از دستش راحت شوند! پسر معلول مدعی شد، در ۲ماه گذشته، پدرش هنگامی که به حمام یا سرویس بهداشتی می‌رفته، خواهرش گوشی او را برمی‌داشته و در توییتر برای صحنه‌سازی، با حساب کاربری پدرش، توییت می‌زده که از سوی فرد ناشناسی تهدید به قتل شده است. پسر معلول خانواده گفت که خواهرش از چند وقت قبل، نقشه این قتل را طراحی کرده بود. آن روز هم او به‌ بهانه اینکه غذای گربه‌هایش تمام شده مادرشان را به بیرون فرستاده تا برای گربه‌های او گردن مرغ بگیرد. سپس به برادر معلول خود گفته تا صدای تلویزیون را زیاد کند. او در ادامه چاقویی برداشته و ضربات مهلکی به پهلوی پدرشان وارد کرده. پسر معلول مقتول اظهار کرد پدرشان پس از اصابت ضربات چاقو توسط خواهرش، چند دقیقه‌ای طول کشیده تا فوت کند و پس از اینکه خواهرش متوجه شده او به قتل رسیده به اورژانس و عموهایش این حادثه هولناک را اطلاع داده است.»

رییس پلیس آگاهی پایتخت توضیح می‌دهد که پس از رازگشایی از این جنایت هولناک، کارآگاهان از سوی قاضی جنایی ماموریت یافتند درباره این سناریوی پیچیده تحقیق کنند. همچنین متخصصان پزشکی قانونی از جسد نمونه‌برداری کردند تا با آزمایش‌های سم‌شناسی و آسیب‌شناسی مشخص شود مرد میانسال در چه حالتی به قتل رسیده است. دختر مقتول نیز که شواهد نشان می‌داد پدرش را به قتل رسانده، به جرم خود اعتراف کرد و گفت پدرشان غرور جوانی‌ او را در میان خانواده، دوستان و جامعه نابود کرده بود. فشار‌های او باعث شد دچار افسردگی شدیدی شود. در این سال‌ها خیلی فکر کرده و قصد داشته تا پدرش را برای حل مشکلات به مشاوره ببرد، اما وقتی این موضوع را با او در میان گذاشته با یکدیگر مشاجره‌های شدیدی پیدا کردند.

حتی تصمیم گرفته با مادر و برادرش از خانه فرار کند، اما می‌دانسته که پدرشان آنها را پیدا می‌کند و اوضاع بدتر می‌شود. بعد دختر مقتول تصمیم می‌گیرد خودکشی کند، اما چون نسبت به مادر و برادر معلولش حس مسوولیت داشته، منصرف می‌شود. همچنین قاتل اعتراف کرده که تقریبا از ۴ ماه قبل قصد داشته تا پدرشان را به قتل برساند و یک زندگی با آرامش برای اعضای خانواده‌اش درست کند. او اقرار کرده؛ روز حادثه پدرش در سالن پذیرایی خانه خواب بوده که از آشپزخانه ۲ چاقو برداشته و ضرباتی را به پهلوی او وارد کرده. آنقدر شوکه بوده که فقط ۳ ضربه‌ای که در ابتدا به بدن پدرش وارد کرده را به یاد دارد. سپس به همراه برادرش با فریاد‌های کمک کمک سعی کردند تا در میان همسایه‌ها صحنه‌سازی کنند.»

جرم قتل جسد

ماجرای قتل مشکوک دختر جوان در جنوب تهران

مرد جوانی که در صحنه جنایت برای گمراه کردن تیم جنایی تظاهر به داشتن جنون کرده بود، سرانجام به قتل دختر جوان در جنوب تهران اعتراف کرد.

روز دوم مردادماه امسال، کشف جسد زن جوانی در خانه‌ای در خیابان صمدی شهرری از سوی پدرش به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ گزارش داده شد.

با اعلام این خبر، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، ماموران تیم تشخیص هویت و متخصصان پزشکی قانونی به همراه قاضی مجید باقری صالح؛ بازپرس ویژه قتل،راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.

تیم جنایی در اتاق مسکونی نزدیک پشت‌بام خانه مورد نظر با جسد دختر حدودا ۳۲ ساله‌ای مواجه شدند که براثر خفگی به قتل رسیده بود! بررسی‌های اولیه نیز نشان می‌داد، مقتوله به موادمخدر اعتیاد داشته و شب قبل از کشف جسد وارد اتاق مورد نظر شده است.

نتیجه اقدامات فنی و مخابراتی حکایت از آن داشت، مقتوله با یک پسر ۲۲ ساله در اتاق قرار ملاقات داشته است که همین موضوع شک تیم جنایی را برانگیخت؛ کارآگاهان در ادامه نیز متهم را که در نزدیکی صحنه جنایت حضور داشت، بازداشت کردند.

کارآگاهان در گام بعدی، پسر جوان را بازداشت کردند؛ متهم در همان بازجویی‌های اولیه با تظاهر به داشتن بیماری جنون اظهارات ضد و نقیضی را درباره ارتباطش با مقتوله به زبان آورد!

پس از پایان تحقیقات میدانی در صحنه جنایت و دستگیری متهم، کارآگاهان دایره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ ماموریت پیدا کردند تا با تحقیقات تخصصی و بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف خانه موردنظر درباره وقوع این قتل هولناک  تحقیق کنند همچنین متهم با دستور قضایی برای معاینه سلامت عقل و روان به پزشکی قانونی منتقل شد.

تحقیقات در رابطه با این پرونده ادامه داشت تا اینکه متخصصان پزشکی قانونی پس از معاینات تخصصی اعلام کردند متهم دارای سلامت عقل و روان است و در صحنه جنایت برای گمراه کردن تیم جنایی تظاهر به بیماری جنون کرده است.

متهم که همچنان منکر جرم خود بود، بالاخره روز گذشته ۱۲ شهریورماه پس از مواجه با شواهد و مدارک موجو به قتل دختر جوان در خانه‌ مورد نظر واقع در خیابان صمدی با انگیزه اختلافات شخصی اعتراف کرد.

به گزارش تسنیم، با دستور قاضی مجید باقری صالح؛ بازپرس ویژه قتل، متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده و تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

جنایت هولناک یک مادر برای ازدواج با مرد پولدار خبرساز شد!

ایران نوشت: شامگاه سوم شهریور امسال زن جوانی با مراجعه به پلیس از گم شدن پسر ۴ ساله‌اش به نام کوشا در کوی ملت اهواز خبر داد و گفت: من چند سال قبل از همسرم جدا شدم، اما حضانت پسرم با من بود. حدود ساعت ۹ شب پسرم را به خانه پدربزرگش بردم و او را مقابل در خانه پیاده کردم و رفتم، اما پسرم به خانه آن‌ها نرفته و گم شده است.

پس از این شکایت در حالی که عکس پسربچه در فضای مجازی منتشر شده بود تا چنانچه کسی از او اطلاع دارد، به خانواده‌اش خبر دهد، پلیس در بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته خانه پدربزرگ کوشا دریافت زن جوان با خودرو تا مقابل خانه پدربزرگ کوشا آمده، اما او را پیاده نکرده است؛ بنابراین پلیس به اظهارات مادر این کودک شک کرد و در ادامه نیز مشخص شد وی با تناقض‌گویی قصد گمراه کردن مسیر تحقیقات را دارد.

در حالی که تحقیقات و بررسی‌ها ادامه داشت، ساعت ۵ صبح دوشنبه ۶ شهریور جسد کوشا ۴ ساله در شهرک جانبازان اهواز پیدا شد. این در حالی بود که آثار جراحات و خفگی روی گردن پسربچه نمایان بود. بدین ترتیب فرضیه قتل پیش روی مأموران پلیس قرار گرفت.

در ادامه تحقیقات با توجه به اینکه کوشا آخرین بار با مادرش دیده شده بود، مأموران به زن جوان مشکوک شدند و در ادامه با دستور مقام قضایی زن جوان دستگیر شد و پس از چند ساعت به قتل هولناک پسرش اعتراف کرد.

زن جوان گفت: مدتی قبل با مرد جوانی آشنا شدم که وضع مالی خوبی داشت. او از من خواستگاری کرد و پیشنهاد ازدواج داد، اما برایم شرط گذاشت و گفت که نمی‌تواند پسرم را بپذیرد. از آنجا که نمی‌دانستم پسرم را باید به چه کسی بسپارم، از طرفی نمی‌خواستم این موقعیت ازدواج را نیز از دست بدهم، تصمیم گرفتم بچه را بکشم.

صادق جعفری چگنی دادستان مرکز خوزستان با اعلام این خبر بیان کرد: همزمان با کشف جسد کودک در شهرک جانبازان اهواز، وی برای تشخیص علت تامه مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و مادر کودک مسئولیت این قتل را به عهده گرفته و تحقیقات بیشتر در این پرونده ادامه دارد.

تجاوز

قتل مرموز مرد تهرانی|دخترش با همسایه در ارتباط بود

مرد میانسالی در فلکه سوم تهرانپارس به طرز وحشتناکی با ضربات چاقو به قتل رسید. ظهر پنجشنبه ۲ مرداد ماه قتل مردی در فلکه سوم تهرانپارس توسط دخترش به پلیس مخابره شد و بر همین اساس ماموران کلانتری برای بررسی و تحقیقات اولیه به محل وقوع جرم اعزام شدند.

ماموران در صحنه جرم با جسد مردی روبرو شدند که غرق خون هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود.

بدین ترتیب تیمی از کارآگاهان اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس علی مردانی از شعبه ۱۰ دادسرای امور جنایی تهران برای بررسی و تحقیقات میدانی وارد عمل شدند.

تحقیقات در صحنه جرم نشان از آن داشت که قربانی جنایت از چندی قبل با یکی از همسایه ها اختلاف شدیدی داشته و با توجه به اینکه دختر و همسر قربانی جنایت در صحنه جرم حضور داشتند و بررسی ها نشان از آن داشت که دختر جوان با مرد همسایه در ارتباط بوده دستور بازداشت هر ۳ مظنون پرونده که در محل جنایت حضور داشتند را صادر کرد و جسد با دستور بازپرس جنایی برای بررسی های بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد.

صبح امروز شنبه ۴ مرداد ماه مرد همسایه همراه دختر و همسر قربانی جنایت برای تحقیق پیش روی بازپرس علی مردانی قرار گرفتند و مرد همسایه در همان بازجویی های ابتدایی به قتل خونین اعتراف کرد.

مرد همسایه در اعترافاتش گفت: مدتی بود که با دختر همسایه در ارتباط بودم و پدرش به رابطه ما شک کرده بود و همین باعث اختلافات بین ما شده بود تا اینکه روز جنایت با حضور در خانه و در حالیکه مرد همسایه خواب بود با ضربات چاقو او را به قتل رساندم.

دختر قربانی جنایت نیز در ادامه گفت: با مرد همسایه در ارتباط بودم ولی من و مادر در ماجرای قتل پدرم نقشی نداشتیم و حتی نمی دانستیم نقشه قتل پدرم را کشیده است.

بازپرس ویژه قتل با توجه به اینکه قاتل به راحتی وارد خانه شده است احتمال اینکه دختر قربانی جنایت در ماجرای قتل پدرش نقش داشته و مادر خانواده نیز در زمان قتل در خانه حضور داشته و هیچ مقاومتی نکرده است دستور بازداشت متهمان را صادر کرد.

بنا بر این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس شعبه ۱۰ دادسرای امور جنایی تهران در اختیار کارآگاهان اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار دارند.

قتل

جنایت آتشین در شرق تهران ؛ قتل با کوکتل مولوتف

به گزارش همشهری آنلاین، سردار کارآگاه  علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ، اظهار کرد: روز دوشنبه نهم مرداد امسال، کارکنان انتظامات یکی از بیمارستان‌های شرق تهران مرگ مشکوک مرد جوانی را به دلیل سوختگی شدید به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ گزارش کردند. 

وی افزود: با اعلام این خبر، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، راهی سردخانه بیمارستان مورد نظر شدند و تحقیقات میدانی را آغاز کردند؛  

این مقام ارشد انتظامی عنوان کرد: تیم جنایی در سردخانه بیمارستان با جسد مرد جوانی مواجه شدند که بر اثر سوختگی فوت کرده بود؛ بررسی‌های اولیه نیز نشان می‌داد، مرد جوان بر اثر سوختگی ناشی از انفجار کوکتل مولوتف از خیابان کوهستان در نزدیکی باغ پرندگان به این مرکز درمانی منتقل شده است. 

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت، مرد جوان با قاتل  اختلاف مالی  داشته که ظاهرا روز حادثه قاتل به طرز ناگهانی با پرتاب کردن کوکتل مولوتف از قبل ساخته شده به سمت مقتول، دست به این جنایت آتشین زده است. 

سردار گودرزی ادامه داد: کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در نخستین‌گام با تجزیه و تحلیل‌های اطلاعاتی متوجه شدند متهم پس از ارتکاب جنایت به سبزوار رفته و در آنجا به صورت مخفیانه زندگی می‌کند که همین سرنخ مهم کافی بود تا مردجنایتکار در یک قدمی بازداشت قرار بگیرد. 

وی افزود: کارآگاهان جنایی دایره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از دریافت این اطلاعات مهم بی‌درنگ راهی سبزوار شدند و پس از شناسایی مخفیگاه موردنظر در عملیات نفسگیر متهم را دستگیر کردند. 

رئیس پلیس آگاهی پایتخت خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ (مبارزه با قتل) قرار گرفت.

قتل خانوادگی:کشف جسد مثله شده در سطل زباله! 

دیدن دست بریده در سطل زباله مرد را وحشت زده کرد. او باورش نمی شد که یک دست قطع شده را با چشمانش دیده است! وقتی عابران را صدا زد چشمانش از ترس باز مانده بود.

رسیدگی به این پرونده از زمانی شروع شد که تکه ای ازجسد در داخل سطل زباله در یکی از خیابان‌های شهر قدس توسط مردم به پلیس گزارش شد،خیلی زود تیمی از کارآگاهان جنایی پلیس قدس راهی آنجا شدند و با دست قطع شده یک انسان روبرو شدند خیلی زود دست به پزشکی قانونی منتقل شد تا در نخستین گام هویت مقتول از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شود طولی نکشید که کارشناسان پزشکی قانونی توانستند هویت مقتول که یک پسر ۲۲ساله بود را کشف کنند.

وقتی خانه مقتول که در یکی از محله های کرج بود مورد شناسایی قرار گرفت کارآگاهان خانواده مقتول را تحت بازجویی مقدماتی قرار دادند، رفتارهای عجیب خانواده مقتول نشان می‌داد آنها رازی را در سینه خود حبس کرده اند. 

طولی نکشید که پدر خانواده که مرد میانسالی است لب به اعتراف گشود ودر بازجویی های فنی به قتل پسرش اعتراف کرد.

متهم در اظهاراتش،مدعی شد که پسرم دچار نوعی بیماری روانی بود که همیشه برای خانواده دردسر های زیادی داشت برای همین تصمیم گرفت یک شب اورا که در خواب است به قتل برسانم با یک پُتک به سرش کوبیدم و او درخواب مرد.

بعد جسدش را مثله کردم تابتوانم جسد را به خارج ازخانه ببرم.

این اظهارات متهم با توجه به قدرت جسمانی اش کمی عجیب به نظر می رسید برای همین کارآگاهان با بازجویی های بیشترو تحقیقات گسترده دریافتند که متهم با همدستی سایر اعضای خانواده دست به این جنایت زده است.

پس از اعتراف های متهم سایر اعضای جسد در خادم آباد شهریار ونیمه تنه او در اختر آباد ملارد توسط پلیس کشف شد وبادستور بازپرس کشیک قتل به پزشکی قانونی منتقل شد.

سرهنگ شاپور فلاحی فرمانده انتظامی شهرستان قدس پس از تشریح جزئیات این جنایت مرموز گفت: کارآگاهان زبده جنایی قدس خوشبختانه توانستند در کمترین زمان ممکن این پرونده را کشف و متهمان این قتل خانوادگی را بازداشت کنند.تحقیقات گسترده درباره انگیزه جنایت توسط کارآگاهان ادامه دارد و نظریه روانشناختی این پرونده توسط مشاوران روانشناس تحت پیگیری قرار دارد.

قتل (2)

شلیک مرگبار و قتل زن جوان بعد از ازدواج اجباری

بازپرس کشیک قتل در ساعات پایانی سه‌شنبه از کشف جسد غرق در خون زن جوانی مطلع شد و پس از تحقیقات اولیه دستور بازداشت همسر او را صادر کرد.

ساعت ۱۰ شب سه‌شنبه ماموران پلیس تهران از سوی همکاران خود در مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ در جریان کشف جسد زنی قرار گرفتند که در خانه خود هدف اصابت گلوله قرار گرفته بود؛ بنابراین گروهی از ماموران پس از حضور در محل کشف جسد موضوع را به بازپرس کشیک قتل اطلاع دادند و این مقام قضایی نیم ساعت بعد همراه تیم‌های تحقیق پلیس آگاهی و پزشکی قانونی در محل حاضر و با جسد زن ۲۳ ساله‌ای روبه‌رو شد که علت مرگ او اصابت گلوله به قفسه سینه‌اش بود.

با دستور بازپرس، تحقیقات پلیسی به اداره دهم آگاهی تهران سپرده شد و در تحقیقات میدانی از محل کشف جسد که در طبقه پنجم آپارتمانی بود، مشخص شد پیکر بی‌جان مقابل ورودی سرویس بهداشتی خانه افتاده بوده که شوهر و مادر مقتول آن را پیدا کرده‌اند.

این در حالی بود که زیر پای جسد یک کوسن و همچنین یک سلاح شاه‌کش در چند قدمی آن افتاده بود. معاینات تیم پزشکی قانونی نیز حکایت از آن داشت که حدود چهار ساعت از مرگ زن جوان گذشته است.

مادر متوفی که همراه داماد خود جسد دخترش را پیدا کرده بود به ماموران گفت: دخترم یک سال و نیم پیش برخلاف میلش با پسرعمویش ازدواج کرد. از آنجا که ازدواج اجباری بود، همیشه با شوهرش دعوا داشتند. قبل از اینکه جسد دخترم را پیدا کنیم دامادم سراغم آمد و گفت هرچه به زنش زنگ می‌زند جواب نمی‌دهد و، چون کلید نداشت، نتوانست به خانه برود.

این زن ادامه داد: دامادم حدس زده بود که شاید من کلیدی از خانه آن‌ها داشته باشم به همین خاطر سراغم آمده بود، اما من کلید خانه آن‌ها را نداشتم. با وجود این من با دامادم به خانه آن‌ها رفتم. هرچه در زدیم دخترم در را باز نکرد. به دامادم گفتم در را بشکند. او به سختی قفل در را شکست و وارد خانه شدیم و جسد دخترم را پیدا کردیم.

مرد جوان نیز با تایید ازدواج اجباری خود با دخترعمویش گفت: ما به اجبار خانواده‌ها ازدواج کردیم و فکر می‌کردیم اختلاف‌مان کم شود، اما اختلاف بیشتر شد. من برای معامله به باغی در اطرف تهران رفته بودم و وقتی تلفن زدم زنم جواب نداد. با موتور به خانه برگشتم، اما او در را باز نکرد و با این احتمال که مادرش کلید داشته باشد به خانه‌اش رفتم و بعد همراه او به خانه آمدیم و جسد را پیدا کردیم.

در ادامه تحقیقات مشخص شد مرد جوان چند وقت قبل هم مظنون به دست داشتن در انفجار یک خودرو در کیانشهر بوده که یک نفر بر اثر آن جان خود را از دست داد. این مرد به اتهام دست داشتن در انفجار مرگبار مدتی بازداشت بود، اما در نهایت آزاد شد.

ماموران بار دیگر به این مرد مظنون شدند و او را به اتهام دست داشتن در قتل همسرش بازداشت کردند. این در حالی است که متهم در بازجویی‌های اولیه منکر دخالت و اطلاع از نحوه کشته شدن همسرش شده است.

پسر بی رحم پدرش را جلوی چشمان برادرانش به قتل رساند

ساعت ۱:۵۰ دقیقه بامداد چهارشنبه ۱۱ مرداد امسال ماموران کلانتری ۱۳۱ شهرری در جریان درگیری مرگبار پدر و پسر در یکی از محله های شهرری قرار گرفتند و با حضور در صحنه جرم با جسد مرد ۷۰ ساله ای روبرو شدند.

بدین ترتیب ماجرای جنایت خانوادگی به پلیس آگاهی تهران مخابره شد و تیمی از کارآگاهان اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران برای تحقیق پای در صحنه جرم گذاشتند و با جسد پدر خانواده روبرو شدند.

کارآگاهان در تحقیقات میدانی پی بردند که پسر ۴۲ ساله خانواده در حالی که ۳ برادر دیگرش در خانه بودند به خاطر مشکلات روحی و روانی که دارد با پدرش درگیر شده و دست به قتل زده است.

تیم جنایی در ادامه اطلاع پیدا کردند که پسر جوان ابتدا پدرش را خفه کرده و پس از رها کردن پدرش روی زمین با پا ضرباتی به سر پدرش زده و پس از جنایت به سرعت پا به فرار گذاشته است.

بنا بر این گزارش، بازپرس ویژه قتل پس از حضور در محل جنایت و تحقیقات میدانی دستور انتقال جسد قربانی جنایت خانوادگی به پزشکی قانونی را صادر کرد و تجسس ها برای دستگیری پسر جوان که دست به قتل پدرش زده است در دستور کار کارآگاهان اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است

قتل وحشناک یک زن به خاطر آب

ایران| نیمه‌شب دهم خرداد سال ۱۴۰۱ مردی با پلیس تماس گرفت و از شنیده شدن صدای درگیری شدید همسایه‌اش در خانه خبر داد.

در ادامه مأموران برای بررسی این گزارش به محل درگیری که خانه‌ای در قرچک ورامین بود، اعزام شدند.

مرد همسایه با دیدن مأموران گفت: حدود یک ساعت قبل از خانه همسایه واحد کناری که زوج جوانی هستند، صدای دعوا و درگیری شنیدیم. زن همسایه با جیغ و فریاد التماس می‌کرد که شوهرش او را نزند اما مرد جوان فریاد می‌کشید و مدام می‌گفت «می‌کشمت». بعد از مدتی هم صدا ناگهان قطع شد.

هر چند این زوج از وقتی به این خانه آمده‌اند، بیشتر مواقع با هم دعوا داشتند اما امشب موضوع خیلی فرق داشت و می‌ترسم اتفاق ناگواری رخ داده باشد.

پس از آن مأموران زنگ خانه زوج جوان را زدند که ناگهان مردی ۴۰ ساله در حالی که صورت و لباس‌هایش خونی بود و چاقویی هم به دست داشت، در را باز کرد و با دیدن مأموران بدون هیچ مقدمه‌ای گفت: همسرم را کشتم!

بدین ترتیب مأموران بلافاصله وارد خانه شدند و جسد خونین زن ۳۶ ساله را که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود، مشاهده کردند.

با ثبت گزارش اولیه این جنایت از سوی مأموران، جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و متهم نیز در محل جنایت بازداشت شد.

اعتراف به قتل در کلانتری

مرد جوان پس از دستگیری و بازجویی‌های اولیه ضمن اعتراف به قتل همسرش گفت: از سر شب حال خوبی نداشتم، به سختی توانستم بخوابم اما به یکباره احساس خفگی و سنگینی کردم و از خواب پریدم. همان موقع همسرم را که خواب بود، بیدار کردم و از او خواستم یک لیوان آب به من بدهد شاید حالم بهتر شود اما او توجهی نکرد و دوباره خوابید.از این کارش خیلی عصبانی شدم و چون حالم واقعاً بد بود و انتظار نداشتم او به من بی‌توجهی کند، به همین خاطر سرش داد زدم و اعتراض کردم. بعد آنقدر خشمگین شدم که به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم و دوباره به اتاق برگشتم. همسرم با دیدن من در آن شرایط ترسید و احساس خطر کرد. شروع به التماس و جیغ و فریاد کرد تا مانع کارم شود اما من توجه نکردم و او را زدم.

پس از اعترافات متهم پزشکی قانونی هم در گزارشی اعلام کرد که علت فوت مقتول برخورد جسم تیز و برنده با شریان‌های حیاتی و خونریزی شدید بوده است.

بنابراین با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

آیا این خبر مفید بود؟
ارسال نظر:

  • پربازدید
  • پربحث ها
روی خط رسانه