اسرائیل | حمله اسرائیل به ایران
اسرائیل باید تاوان این اقدام سخت را بدهد! | واکنش ایران ویرانگر خواهد بود
یک تحلیلگر ارشد عربی با اشاره به اتمام صبر استراتژیک ایران در مورد تجاوز صهیونیستها اعلام کرد که واکنش به این ترور توسط ایران و کشورهای منطقهای، برای اسرائیل ویرانگر خواهد بود.
عبدالباری عطوان تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقاله جدید خود به حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق پرداخته و نوشت که این حمله به شهادت چند نفر از جمله سردار محمدرضا زاهدی از فرماندهان بزرگ سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران منجر شد که به معنای خروج از تمامی قواعد درگیریها به شمار میرود.
این تحلیلگر ارشد عربی تاکید کرد که حمله مذکور علاوه بر سوریه تجاوزی ضد ایران به شمار میرود که با هدف ایجاد جنگ منطقهای و کشاندن آمریکا به این جنگ صورت گرفته است.
به نوشته عطوان، اسراییل در حال حاضر با بحرانهای روزافزون متعددی دست و پنجه نرم میکند و تمامی قدرت بازدارندگی و حمایتی خود از شهرک نشینان را در مناطق شمالی یا در غلاف غزه از دست داده است. به همین علت است که بیش از ۲۵۰ هزار نفر از ساکنان این شهرکها خانه و کاشانه خود را رها کردهاند و آمار مهاجرت معکوس به روسیه و آمریکا و اروپا برای یافتن مناطق امن خارج از سرزمینهای اشغالی در میان صهیونیستها به شدت افزایش پیدا کرده است.
این تحلیلگر ارشد عرب زبان با اشاره به اینکه واکنش ایرانیها به تحریکهای اسراییل هنوز مشخص نیست، تاکید کرد که نظر میرسد کارد به استخوان رسیده است و صبر استراتژیک ایرانیها در حال پایان یافتن است.
عطوان در پایان تصریح کرده که سوال مهمتر این است که ایران در صورت تصمیم به انتقام، عملیات خود را چگونه انجام میدهد؟ آیا از موشکهای خود استفاده میکند یا اینکه یا اینکه زیرساختهای صهیونیستها در حیفا و تلآویو و عکا و صفد و حتی دیمونا و ایلات را تخریب میکند؟
عطوان بروز جنگ منطقهای را قریب الوقوع دانست و تاکید کرد که اگر اسراییل آتش این جنگ را روشن کند، واکنش ایرانیها و سوریها و عراقیها و بازوان قدرتمند مقاومت در لبنان و یمن برای اسراییل ویرانگر خواهد بود و موجودیت این رژیم را به پایان خواهد برد./ افکار نیوز
هشدار ابراهیم متقی؛ نباید در دام سیاستهای اسرائیل بیفتیم
ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران درباره ابعاد سیاسی عملیات اخیر اسرائیل به روزنامه «دنیایاقتصاد»گفت: «از روز عملیات 7 اکتبر میتوانستیم نشانههایی از راهبرد کنش خوشهای اسرائیل در ارتباط با ایران، حزبالله و مردم غزه را مورد ملاحظه قرار دهیم. اسرائیل همچنین طی ماههای گذشته نشان داد که از راهبرد تصاعد بحران بهره میگیرد؛ هیچگونه تمایلی به آتشبس یا حل مسالمتآمیز بحران پرتنش را نداشت.»
وی درباره نوع واکنش ایران تاکید کرد: «در فضای موجود، ایران ناچار خواهد بود تا از سازوکارهای کنش متقابل و اقدامات سخت در ارتباط با اسرائیل بهره گیرد. انتخاب سوژه امنیتی برای انجام اقدامات انتقامی تا حد بسیار زیادی دشوار است. نکته دیگر آنکه کارگزاران کنش راهبردی اسرائیل در ارتباط با بمباران کنسولگری ایران از سازوکارهای اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و رسانهای بهره گرفتهاند. یعنی شکل جدیدی از عملیات ترکیبی و اقدامات مشترک از سوی اسرائیلیها اعمال شد.»
متقی در ادامه گفت: «طبعا ایران نیز باید برای مقابله با اقدامات تهاجمی اسرائیل از سازوکارهایی استفاده کند که زمینه بازدارندگی به وجود آید. کنشی موفقیتآمیز است که مبتنی بر راهبرد امنیت ملی ایران باشد؛ راهبرد امنیت ملی ایران نیز مبتنی بر بازدارندگی است. بازدارندگی شکلی از سیاست قدرت محسوب میشود که انگیزه بازیگر رقیب برای انجام اقدامات پرتنش در آینده را کاهش میدهد.»
به گفته استاد دانشگاه تهران، بنابراین انتخاب سوژه عملیاتی و کارگزار چنین اقدامی باید بر اساس سیاستگذاری راهبردی انجام پذیرد؛ الگویی که میتواند هزینه و پیامدهای اقدام ایران را کاهش دهد و انگیزه اسرائیل برای انجام اقدامات مشابه را به حداقل برساند. بر اساس چنین رویکردی، سوژه عملیاتی باید خارج از حوزههای فلسطین اشغالی باشد. نکته دوم آنکه هرگونه کنش بر اساس نشانههایی از عملیات ترکیبی و جنگ مرکب حاصل شود. سوم آنکه ایران در کنش عملیاتی خود در دام راهبرد امنیتی اسرائیل قرار نگیرد. اسرائیل تلاش دارد تا دامنه جنگ منطقهای را گسترش دهد و همچنین شدت جنگ را به حداکثر برساند. اقدامات ایران در چنین شرایطی باید تاکتیکی، گزینشی، سهمگین و مبتنی بر بازدارندگی باشد./ اقتصاد نیوز
حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده سابق مجلس، در گفتگویی درباره اهداف اهداف اسراییل از افزایش تنش با ایران به مطرح کرد: موضوع را باید در قالب کلان دید. اوضاع امروز شبیه دو واقعه در گذشته است. اول واقعه پیشین که مربوط به قبل از جنگ ایران و عراق است و اوضاع کل منطقه شبیه آن دوره است. از لحاظ شکل حادثه نیز شبیه زمان حمله طالبان به کنسولگری ایران است. در نتیجه در شرایط کلان کلیت تحولات منطقه شبیه به دوران قبل از جنگ ایران و عراق است، خود حادثهای که اتفاق افتاد هم حادثهای شبیه به حمله طالبان به کنسولگری ایران است. یک سری تحلیلها و مواضع دیده میشود که خلاف منافع ملی کشور است، از جمله کسانیکه خواهان حمله به نمایندگیهای اسراییل در دیگر کشورها هستند. اینها درکی از منافع ملی کشور ندارند؛ مهمترین بحث این است که ایران نباید در میدانی بازی کند که نتانیاهو برای او طراحی کرده است.
بنابر روایت انتخاب، او افزود: نتانیاهو میداند که اگر ایران وارد جنگ با اسراییل شود امکان همکاری آمریکا وجود دارد و تندروها به هدف خود میرسند. در سمت دیگر وقتی رسانههای خارجی را میبینید، اوضاع شبیه قبل از جنگ ایران و عراق است. با وجود اینکه صدام انقلاب ایران را به رسمیت شناخته بود اما همگان سعی کردند ایران و عراق را به جنگ تحریک کنند، با آن جنگ بخشی از دغدغههای خود را رفع میکردند.
وی در رابطه با شباهت شرایط کنونی به زمان آغاز جنگ بیان کرد: ایران در مهمترین نقاط کشورهای غیردموکرات انقلاب کرده بود و صدور انقلاب جدی بود. صدام هم جاه طلبیهایی را در سر داشت، دو کشور نیز ظرفیت صادرات ۱۰ میلیون بشکه نفت در روز را داشتند. در چنین شرایطی جنگ ایران و عراق باعث شد هنوز ایران و عراق در حال پرداخت هزینههای بحران باشند اما تمام کشورهای اطراف این دو کشور بزرگترین جهشهای توسعهای را پیدا کردهاند. فعلا چالش اسراییل با عمق استراتژیک ایران است. در سمت دیگر میبینیم که منافع ایران در حال سوختن است و رژیم صهیونیستی با افراطیها همراه است که با دولت آمریکا هم دچار چالش شدهاند. این جنگ آخر زمانی به یک انرژی در میان تندروها تبدیل شده است. در چنین شرایطی بازیگران دیگری مانند روسیه هستند که جنگ در مرزهای اسراییل بهشت آنها به حساب میآید و متأسفانه کشوری که برای جنگ تحریک میشود ایران است.
این نماینده سابق مجلس درباره رفتار ایران نسبت به افزایش تنش در منطقه اظهار کرد: ما نباید مسائل را احساسی ببینیم، من از روز ۷ اکتبر بارها گفتم که این یک دام برای ایران است. از ۷ اکتبر مسیر تحولات مسیر چینش یک دام برای کشاندن ایران به جنگ بود و اتفاقی که افتاد این بود که توازن دیپلماسی و میدان بهم خورد. این عدم توازن باعث شد که ایران به تدریج در جنگی گرفتار شود که هیچ سودی برای منافع ملیاش ندارد. از بین رفتن توازن میدان و دیپلماسی از ۷ اکتبر به این سمت شرایطی را شکل داد که ایران را درگیر جنگی میکند که هیچ سودی برای منافع ملی ایران ندارد و فقط در راستای منافع افراطیون صهیونیست است. لذا با این موضوع باید برخورد استراتژیک کرد. در شرایط غیرجنگی میتوان شعار داد و سخنرانی کرد، اما در شرایط جنگی هر شعار یک معنای جنگی به خود میگیرد. از ۷ اکتبر به این سمت هرگاه پاسداران ایرانی شهید شدند اسراییل قبول نکرد اما در سمت ایران همه از انتقام سخت صحبت میکنند. الان برخی از اعضا شورای شهر هم از انتقام سخت صحبت میکنند. آنچه ما میبینیم جنگ کلمات با جنگ مرموز صهیونیست هاست. این باعث میشود که ایرانیها عملاً امکان مقابله راهبردی را ندارند و این باعث گستاخی طرف شده است. در زمان جنگ طرح شعارهای بدون عمل باعث تضعیف توان استراتژیک کشور میشود. شعارهای بدون عمل، صهیونیستهای را گستاختر کرده است. نباید در دام یک سری تحلیلها خطرناک افتاد. حمله به نمایندگیهای سیاسی یعنی حمله به کشورهای دیگر است.
فلاحت پیشه درباره علت افزایش تنش از سوی نتانیاهو به برای جلوگیری از تنشهای داخلی در اسراییل گفت: با علم میگویم که ایران از این توان برخوردار است که اقدامات نظامی سنگینی را علیه اسراییل انجام دهد، اما همین کار هم نباید به گونهای شکل بگیرد که اهداف راهبردی نتانیاهو در گسترش جنگ فراهم شود. نتانیاهو بدون جنگ با ایران به یک مرده سیاسی تبدیل میشود و اجتماعات ضد نتانیاهو در حال شکلگیری است. درست بعد از اینکه سه روز پشت سر هم علیه نتانیاهو اجتماعاتی شکل گرفت این ترور صورت گرفت. اگر ۷ اکتبر اتفاق نمیافتاد، مهمترین مسأله درونی اسراییل یک تنش داخلی بود.خبر آنلاین