قتل فجیع مقابل چشمان فرزند

رئیس کل دادگستری هرمزگان از شناسایی و دستگیری عامل جنایت مسلحانه در روستای درپهن شهرستان میناب خبر داد.

قتل فجیع مقابل چشمان فرزند
کدخبر : 4198
پایگاه خبری تحلیلی پیشنهاد ویژه :

مجتبی قهرمانی گفت: به دستور مقام قضایی و طی عملیاتی توسط پلیس آگاهی شهرستان میناب، عامل جنایت مسلحانه در روستای درپهن این شهرستان دستگیر شد.

رئیس کل دادگستری هرمزگان تصریح کرد: فرد دستگیر شده پس از تحقیقات تکمیلی با صدور قرار تأمین کیفری و به دستور مقام قضایی روانه زندان شده است.

وی همچنین با هشدار به اخلالگران امنیت عمومی تصریح کرد: افرادی که سودای چنین اقداماتی را در سر می‌پرورانند، بدانند که دستگاه قضایی برای حفظ امنیت مردم با کسی تعارف ندارد و مجازات این‌گونه افراد، قاطع و بدون اغماض خواهد بود.)

گفتنی است، بامداد روز ۲۹ شهریور ۱۴۰۰،فردی مسلح با شلیک چند گلوله یکی از ساکنین روستای درپهن شهرستان میناب به نام محمد بهاری را در مقابل چشمان فرزند ۱۲ ساله اش به قتل رسانده و متواری شده بود که این موضوع به دلیل نوع جنایت و جریحه دار شدن عواطف و احساسات عمومی بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشت.

قتل

جنایت هولناک افشا شد 

زن جوان پس از قتل شوهرش 4بار تصمیم گرفت به زندگی خودش پایان بدهد اما قرار نبود او بمیرد. این زن پس از گذشت 10سال از جنایت با گذشت اولیای دم و کمک خیرین از مجازات قصاص رهایی یافت.

 شروع این پرونده به مهر سال90 برمی‌گردد. روز حادثه فردی با پلیس یکی از شهرهای غرب کشور تماس گرفت و گفت زنی در همسایگی آنها در وضعیت عادی قرار ندارد و هر لحظه ممکن است خودش را از طبقه سوم ساختمانی به پایین پرتاب کند.

پس از این تماس، گروهی از مأموران راهی محل حادثه شدند. آنجا ساختمانی 3طبقه بود و زنی جوان در بالکن درحالی‌که لباس‌هایش غرق خون بود قصد داشت خودش را به پایین پرت کند اما ناگهان از حال رفت و همانجا روی زمین افتاد.

در این شرایط مأموران قدم در آپارتمان آنها گذاشتند و در سالن پذیرایی با پیکربی جان مردی جوان مواجه شدند که با شلیک گلوله به قتل رسیده بود. ماموران سپس به سمت بالکن رفتند و متوجه شدند که زن جوان پیش از اینکه خود را به بالکن برساند، رگ دستش را بریده و دچار خونریزی شدید شده و از حال رفته است.

هنوز به درستی مشخص نبود ماجرا از چه قرار است و در این شرایط زن جوان به بیمارستان منتقل شد. از سوی دیگر تیمی از کارآگاهان جنایی در محل حادثه حاضر شدند و تحقیقات درباره ماجرا آغاز شد.

تنها کسی که اسرار حادثه را می‌دانست زن جوان بود. او با تلاش پزشکان از مرگ حتمی نجات یافت اما هنوز به هوش نیامده بود. این در حالی بود که بررسی‌ها نشان می‌داد مردی که در آن آپارتمان به قتل رسیده بود، شوهرش بوده است.

با انجام تحقیقات بیشتر معلوم شد که زوج جوان از مدت‌ها قبل با هم اختلاف و درگیری داشتند و همسایه‌ها بارها صدای مشاجره و درگیری آنها را شنیده بودند.

بنابراین احتمال می‌رفت که زن جوان ابتدا با شلیک گلوله شوهرش را به قتل رسانده و بعد قصد خودکشی داشته که ناکام مانده است.

قتل

سرانجام بعد از چند روز زن جوان بهبود یافت و توانست صحبت کند. او اعتراف کرد که با شلیک گلوله جان شوهرش را گرفته و سعی داشته به زندگی خودش هم پایان دهد اما تلاشش بی‌نتیجه باقی مانده است.

زن جوان توضیح داد: مدت‌ها بود که با همسرم دچار اختلاف شده بودم. او مردی بداخلاق بود و اذیتم می‌کرد. هر وقت حرفی می‌زدم مرا به باد کتک می‌گرفت تا حدی که بارها تا یک قدمی مرگ پیش رفته بودم. از سوی دیگر او بیکار بود و با اینکه برایش کار پیدا می‌شد، اما سر کار نمی‌رفت.

تصمیم گرفته بودم از او جدا شوم اما شوهرم حاضر نمی‌شد طلاقم بدهد و من واقعا نمی‌دانستم باید چطور از این زندگی خلاص شوم تا اینکه تصمیم گرفتم به زندگی او و خودم پایان بدهم. برای اجرای این نقشه یک اسلحه تهیه کردم اما جرأت عملی کردن تصمیمم را نداشتم تا اینکه روز حادثه باز هم با شوهرم درگیر شدم.

 

قتل

او ادامه داد: وقتی دعوا بالا گرفت به سراغ اسلحه‌ای که تهیه کرده بودم رفتم و ابتدا به سمت همسرم شلیک کردم. وقتی او بی‌جان روی زمین افتاد تصمیم گرفتم به زندگی خودم هم پایان دهم. اسلحه را به سمت خودم گرفتم و ماشه را کشیدم اما شلیک نشد. انگار گلوله گیر کرده بود و هر کاری کردم شلیک نشد. تا چند دقیقه با اسلحه کلنجار رفتم و چندبار آن را روی سرم گذاشتم و شلیک کردم اما نشد. پس از آن تصمیم گرفتم با جریان برق به زندگیم پایان بدهم؛ دو مرتبه تلاش کردم اما هربار فیوز برق پرید و تصمیمم عملی نشد. متهم گفت: بار سوم تصمیم گرفتم رگ دستم را بزنم، دچار خونریزی شدم اما همچنان زنده بودم.

انگار مرگ مرا پس می‌زد و قسمت نبود زندگیم به نقطه پایانی برسد. من به‌خاطر قتل شوهرم عذاب وجدان داشتم و آخرین تلاشم برای پایان دادن به زندگیم این بود که خودم را از بالکن به پایین پرتاب کنم. هرچند از ارتفاع به‌شدت می‌ترسیدم اما به سمت بالکن رفتم تا خودم را به پایین پرت کنم که به‌دلیل خون زیادی که از دستم رفته بود از حال رفتم و وقتی به هوش آمدم که در بیمارستان بودم.

متهم به قتل پس از مرخص شدن از بیمارستان بازداشت شد و صحنه قتل شوهرش را بازسازی کرد و مدتی بعد پای میز محاکمه قرار گرفت. او در جریان جلسه محاکمه نیز اعترافات خود را تکرار کرد و در نهایت با حکم قضات دادگاه به قصاص محکوم شد. این حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید و با قطعی شدن آن شمارش معکوس برای قصاص زن جوان آغاز شد.

او در طول سال‌های گذشته حتی یک‌بار پای چوبه‌دار هم رفت تا اینکه موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد و به زندان برگردد. دراین شرایط بود که رایزنی‌ها برای جلب رضایت از اولیای دم شروع شد و مدتی قبل آنها راضی شدند تا به شرط دریافت دیه، زن محکوم به قصاص را ببخشند. به این ترتیب زن جوان از چوبه دار فاصله گرفت و با کمک خیرین که بخشی از آنها در تهران فعال هستند مبلغ دیه تهیه شد و زن جوان موفق شد پس از گذشت 10سال حبس از زندان آزاد شود.

 

 

آیا این خبر مفید بود؟
ارسال نظر: