داستان ضرب المثل ماستمالی کردن! | ماجرای ضرب المثل معروف
بر خلاف تصور همگان، این ضرب المثل قدمت زیادی نداشته و از اواخر دهه دوم قرن حاضر، یعنی از سال 1317 وارد فرهنگ و زبان فارسی شده است و این که ماست لبنی در معنی چه ارتباطی با لاپوشانی کردن یک ماجرا دارد ریشه در داستان ضرب المثل ماستمالی کردن دارد که آن را با هم می خوانیم.
ضرب المثل گونه ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار می رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی:داستان زدن) است.تاریخ پیدایش امثال و حکم به مدت ها پیش بر می گردد چنانچه از قدیم الایام جملات و ماجراهایی وجود داشتد که بخاطر یک اتفاق بازگو می شدند و ربطی به این اتفاقی که افتاده بود داشته است،تا پیش از این تاریخچه ضرب المثل هایی راکه با عنوانی رواج داشته اند بررسی می کردیم اما در این مطلب قصد داریم خود انواع ضرب المثل را ریشه یابی کنیم و ببینیم ضرب المثل معروف چیست.
این داستان را شادروان محمد مسعود، در دهه 20 خورشیدی در روزنامه ی “مرد امروز” نوشته است.
در زمان عروسی محمد رضا شاه پهلوی و فوزیه، خواهر ملک فاروق پادشاه آن زمان مصر قرار بود که مهمانان مصری و همراهان عروس به وسیله ی راه آهن جنوب تهران وارد کشور شوند.
به همین علت از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوار های تمام روستاهای طول مسیر و خانه های روستایی کنار خط آهن را سفید رنگ کنند.
در یکی از روستاها که دسترسی به گچ وجود نداشته، بخشدار دستور می دهد با کشک و ماست دیوار ها را موقتا به رنگ سفید در آورند زیرا کشک و ماست در آن روستا به وفور یافت می شده است. برای این کار ماموران حکومتی بیش تر از یک هزار و دویست ریال از کدخدای ده گرفتند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیه دیوار ها را ماست مالی کردند.