داستان ضرب المثل همان آش و همان کاسه! | ماجرای ضرب المثل معروف
ضرب المثل همان آش و همان کاسه
ضرب المثل گونه ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار می رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی:داستان زدن) است.تاریخ پیدایش امثال و حکم به مدت ها پیش بر می گردد چنانچه از قدیم الایام جملات و ماجراهایی وجود داشتد که بخاطر یک اتفاق بازگو می شدند و ربطی به این اتفاقی که افتاده بود داشته است،تا پیش از این تاریخچه ضرب المثل هایی راکه با عنوانی رواج داشته اند بررسی می کردیم اما در این مطلب قصد داریم خود انواع ضرب المثل را ریشه یابی کنیم و ببینیم ضرب المثل معروف چیست.
در زمان نادرشاه، یکی از مسئولین به مردم ظلم میکرد و خراج اضافی از آنها مطالبه میکرد.
تا روزی که مردم از دست این مسئول به ستوه آماده و در نزد پادشاه رفته و از آن شکایت میکنند.
نادرشاه در پیغامی به آن مسئول دستور میدهد ظلم خود را کنار بگذارد و این همه از مردم خراج اضافی مطالبه نکند.
دوباره خبر به گوش نادرشاه میرسد که آن مسئول از فرمان شما سرپیچی کرده و همچنان کار خود را ادامه می دهد.
نادرشاه دستور میدهد آن مسئول را دستگیر کند و نزد او بیاورند.
سپس دستور میدهد مسئول خاطی را قطعه قطعه کنند و آشی از آن تهیه کنند.
نادر شاه دستور میدهد تا همه مسئولان نزد او بیایند و کاسه آشی به آنها بدهند.
سپس در جمع مسئولین میگوید از این به بعد هر کسی که از دستور او سرپیچی و ظلم کند همین آش است و همین کاسه.